به گزارش شهرآرانیوز؛ شهرداریها، مهمترین نهادهای عمومی کشور هستند که هم حجم درخور توجهی از وظایف روی دوششان است و هم بخش مهمی از منابع بخش عمومی را در اختیار دارند. مجموع بودجه پنج کلانشهر پرجمعیت ایران در سال ۱۴۰۲، یعنی تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز روی هم ۸ درصد بودجه عمومی دولت است؛ همین عدد بهظاهر ساده نشان میدهد که هر ناترازی، عیب و ایراد در بودجه این نهاد که بهطور مستقیم و بیش از هر سازمان دیگری با مردم ارتباط دارد، میتواند دولت را دچار مشکل و وظایف محلی آن را با اخلال روبهرو کند.
برای همین هم مجلس و دولت در سالهای اخیر بودجه کلانشهرها را با دقتی بیشتر از قبل بررسی و دنبال میکنند و حالا مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در جدیدترین گزارشش، به بررسی بودجه سال گذشته پنج کلانشهر پرجمعیت کشور پرداخته است؛ گزارشی که دادههای جالبی از وضعیت بودجه این کلانشهرها را در دل خودش دارد، از سهم ۳۰ درصدی استقراض و ۴۶ درصدی درآمد در تأمین منابع بودجه عمومی شهرداری مشهد تا کمک ناچیز دولت به شهرداری کلانشهرها.
برای اینکه تصویر بهتری از بودجه کلانشهرهای کشور داشته باشیم، باید اول سراغ این موضوع برویم که اصلا متر و معیار اضافهشدن یک شهر به فهرست کلانشهرها چیست؟ با وجود فهرست بلندبالایی که از معیارهای انتخاب یک کلانشهر وجود دارد، جمعیت هنوز هم اولین و مهمترین شاخص برای واردشدن یک شهر به فهرست کلانشهرهاست. شورای عالی معماری و شهرسازی سال ۱۳۸۸ اعلام کرد که منطقه کلانشهری، شهرها و مجموعههای شهری با جمعیت شهر مرکزی بالای یکمیلیون نفر هستند.
با این معیار، هشت شهر در ایران کلانشهر بهشمار میآیند و از این تعداد پنج شهر تهران، مشهد، اصفهان، تبریز و شیراز پرجمعیتترین کلانشهرهای کشور هستند که به خاطر این جمعیت و حجم زیاد کارها، بودجه بزرگتری هم از سایر کلانشهرها دارند. برای همین موضوع و البته تأثیرگذاری اتفاقات مالی در این پنج شهر بر سایر جنبههای حکمرانی، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سراغ بررسی بودجه آنها رفته است.
کاهش ناترازیها و تعادلبخشی به بودجه، یکی از کشمکشهای همیشگی در مدیریت شهری است و کم پیش میآید که شهرداریها و شوراهای شهر در این موضوع با هم دچار مجادله نشوند. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تراز عملیاتی، یعنی همان درآمد-هزینه، در شهرداری پنج کلانشهر کشور مثبت است که اصفهان با ۴۵ درصد بیشترین و مشهد با ۱۹ درصد، کمترین تراز عملیاتی را دارد.
در تراز سرمایهای که یک بخش آن واگذاری و فروش اموال و بهویژه اموال غیرمنقول شهرداری و بخش دیگر آن تملک داراییهای سرمایهای است، تراز همه شهرها منفی است و بیشترین تراز منفی را با ۵۵ درصد اصفهان دارد و کمترین را با ۲۹ درصد مشهد. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تملک داراییهای سرمایهای در شهرداریها منجر به اجرای پروژههای عمرانی میشود و سرمایه فیزیکی در مالکیت شهرداری را افزایش میدهد.
یکی از مهمترین بخشهایی که در بودجه شهرداریها باید حتما تراز باشد، تراز مربوط به داراییهای مالی است که با دریافت وام، انتشار اوراق مشارکت و فروش سهام شرکتهای متعلق به شهرداری و... طبقهبندی میشود و این هنر مدیریت شهری است که سند بودجه را بدون افزایش بدهی تنظیم کند و ترازش در این بخش صفر باشد.
تهران، تبریز و شیراز کمی تا قسمتی در این بخش موفق هستند و توانستهاند دستکم بودجه را طوری تنظیم کنند که سطح بدهی را افزایش ندهند، اما درصد تراز داراییهای مالی در مشهد و اصفهان بهترتیب مثبت ۱۰ و ۱۱ درصد است. مثبت بودن این تراز نشان میدهد که مدیریت شهری در این دو شهر بیش از میزانی که بدهی داشته استقراض داشته اند و احتمالا بخش درخور توجهی از اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای را از طریق واگذاری دارایی مالی تأمین کردهاند.
مجموع بودجه پنج شهر تهران، مشهد، اصفهان، تبریز و شیراز روی هم به ۱۹۸ هزار میلیارد تومان میرسد که از این عدد ۹۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان سهم بودجه شهرداری تهران است و ۴۰ هزار میلیارد تومان بودجه شهرداری مشهد است،
۲۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان از این عدد متعلق به شهرداری اصفهان است و دو شهر تبریز و شیراز هم در سال گذشته به ترتیب بودجه ۱۷ هزار میلیاردی و ۲۳ هزار میلیاردی را تصویب و محقق کردند.
اعداد و ارقام بودجه کلانشهرها نشان میدهد که تهران تقریبا چهاربرابر دیگر شهرها بودجه مصوب دارد و بودجهای که شورای شهر مشهد برای شهرداری تصویب کرده، بیش از دوبرابر سه شهر دیگر است که البته با حجم پروژهها، اقدامات و اتفاقاتی که در کلانشهری مثل مشهد دارد رخ میدهد، تصویب و اجرای بودجه ۴۰ هزار میلیارد تومانی دور از ذهن نیست.
اگر بخواهیم کمی دقیقتر متوجه حجم و ابعاد بودجه این کلانشهرها شویم، باید آن را با بودجه عمومی دولت مقایسه کنیم که متوجه میشویم، بودجه عمومی شهرداری این پنج کلانشهر تقریبا ۸ و ۲ دهم بودجه عمومی دولت است و نسبت به سال گذشته حدود یکدرصد رشد داشته است، هرچند از رکورد ۹ و ۸ دهم سال ۱۳۹۹ فاصله زیادی دارد.
درآمدها، منابع حاصل از واگذاری دارایی سرمایهای و منابع حاصل از واگذاری دارایی مالی تنها منابعی که هستند بودجه عمومی مدیریت شهری را تأمین میکنند. در بودجه سال ۱۴۰۲ پنج کلانشهری که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارش بررسی آن را منتشر کرده است، درآمد بخش اصلی منابع بودجه عمومی شهرداریهاست.
براساس گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده، ۸۴ درصد از منابع بودجه عمومی شهرداری تهران از درآمد است و بعد از این شهر، اصفهان دومین شهری است که با ۷۱ درصد بیشترین بخش منابع بودجهاش را درآمدها تشکیل میدهد. تبریز و شیراز هم به ترتیب با ۶۵ درصد و ۵۷ درصد در رده بعدی قرار میگیرند. اما از ۱۰۰ درصد منابع بودجه عمومی شهرداری مشهد، فقط ۴۶ درصد به درآمدها اختصاص دارد که این عدد در بین کلانشهرهای این فهرست از همه کمتر است.
دومین آیتمی که بودجه عمومی مدیریت شهری را تأمین میکند، واگذاری دارایی سرمایهای است یا همان فروش ملک و املاک و تأسیسات و... در دست شهرداریهاست. تبریز و شیراز رکوردداران تأمین بودجه عمومی در این بخش هستند و مشهد هم در رتبه سوم قرار میگیرد. خسیسترین شهرداریها هم در واگذاری داراییهای سرمایهای، اصفهان و تهران هستند و مشخص است که مدیریت شهری در این دو شهر حساب چندانی روی این موضوع باز نکرده است.
اما روشهای استقراضی، مثل وام و انتشار اوراق قرضه و مشارکت یا همان واگذاری دارایی مالی، یکی دیگر از منابع تأمینکننده بودجه عمومی شهرداریهاست که معمولا مدیریتهای شهری به دلیل بدهکارشدن خیلی سراغ این مورد نمیروند، مگر اینکه مجبور شوند. تهران و تبریز در این مورد سرآمد شهرداریهای کلانشهرها هستند و درصد استقراضشان زیر ۱۰ درصد است و شیراز و اصفهان بعد از این دو شهر با درصد استقراض ۱۵ و ۱۶ درصدی در رده بعدی قرار میگیرند. شهرداری مشهد ولی از این نظر رکورددار است و تقریبا ۳۰ درصد از بودجه عمومی شهرداری مشهد در سال گذشته از طریق واگذاری دارایی مالی یا همان استقراض تأمین شده است.
تنها راهی که برای تأمین بودجه از طریق واگذاری داراییهای مالی جلو پای شهرداریها قرار دارد، وام و انتشار اوراق مشارکت و قرضه است. از ۳۰ درصد سهم واگذاری داراییهای مالی در شهرداری مشهد، ۸ درصد متعلق به اوراق مشارکت است و ۲۲ درصد هم سهم وامهایی است که شهرداری مشهد از بانکهای مختلف گرفته است. شهرداری تهران هم که فقط ۷ درصد از بودجه عمومیاش با واگذاری داراییهای مالی تأمین شده، سهم وامش تنها یکدرصد است و جای خالی ۶ درصد دیگر با اوراق مشارکت پُر شده است.
در واگذاری داراییهای سرمایهای، شهرداریها یا روی فروش اموال منقول و غیرمنقول حساب میکنند یا اینکه سراغ درآمدهای حاصل از ماده ۱۰۱ قانون شهرداریها و... میروند. با این همه، اما فروش اموال غیرمنقول راحتترین راه برای شهرداریهاست و غیر از تهران که ۸۸ درصد واگذاری داراییهای سرمایهای را از این طریق انجام داده، مشهد و اصفهان تقریبا تأمین همه منابع حاصل از واگذاری داراییهای سرمایهای را از فروش اموال غیرمنقول پیشبینی کردهاند. این عدد برای شهرداری شیراز ۶۳ درصد بود که ۳۳ درصد دیگر را با فروش سرقفلی تأمین کردند و در بودجه شهر تبریز هم ۸۷ درصد فروش اموال غیرمنقول پیشبینی شده و ۱۳ درصد باقی مانده از درآمد ماده ۱۰۱ قانون شهرداری تأمین شده است.
عوارض موضوع قانون مالیات بر ارزشافزوده و کمکهای اعطایی دولت و سازمانهای دولتی تنها منابع تأمین شده از سوی دولت برای شهرداریهاست. در میان کلانشهرها اصفهان رتبه اول را در دریافت مالیات بر ارزش افزوده دارد و سهم ۲۵ درصدی از کل منابع عمومی آلبوم بودجه این شهر را دارد.
تهران با ۲۰ درصد سهم در رتبه بعدی قرار دارد و حدود ۱۵ درصد از سهم کل منابع عمومی بودجه تبریز هم متعلق به درآمد مالیات بر ارزش افزوده است. مشهد و شیراز هم تقریبا سهم آنچنانی از مالیات بر ارزش افزوده ندارند و در مشهد این عدد ۱۰ درصد از کل منابع عمومی است و در شیراز هم فقط ۵ درصد!
با این همه، اما در کمکهای اعطایی دولت و سازمانهای دولتی، مشهد پیشروتر از دیگر از کلانشهرهاست و سهم ۴ درصدی از کل منابع عمومی این شهر را دارد و بعد از مشهد این شیراز است که بیشترین کمک را از دولت گرفته است و بعد از آنها هم تبریز و اصفهان قرار دارند. نکته جالب در این بخش کمک نزدیک به صفر دولت به شهرداری تهران است که اصلا جایی در منابع عمومی این شهر ندارد!
دولت درمجموع عوارض قانون مالیات بر ارزش افزوده کمتر از ۳۰ درصد را به شهرداریهای این پنج شهر پرداخت داشته و حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان به آنها اعتبار داده است و کمکهای اعطایی دولت هم درمجموع کمتر از ۵ درصد است و این اعداد نشان میدهد که شهرداریها در کلانشهرها از نظر مالی استقلال نسبی از دولت دارند.